Saturday, December 23, 2006

ناتمام است درخت


سرد بود

نوشته بودم

اما سهراب زیباتر نوشته بود


:

مانده تا برف زمين آب شود

مانده تا بسته شود اين همه نيلوفر وارونه ي چتر

ناتمام است درخت

زير برف است تمناي شنا کردن کاغذ در باد

و فروغ تر چشم حشرات

و طلوع سر غوک از افق درک حيات

مانده تا سيني ما پر شود از صحبت سنبوسه و عيد

در هوايي که نه افزايش يک ساقه طنيني دارد

و نه آواز پري مي رسد از روزن منظومه ي برف

تشنه ي زمزمه ام


مانده تا مرغ سر چينه ي هذياني اسفند صدا بردارد

پس چه بايد بکنم

من که در لخت ترين موسم بي چهچهه سال

تشنه ي زمزمه ام

بهتر آن است که برخيزم

رنگ را بردارم

روي تنهايي خود نقشه ي مرغي بکشم

No comments: