Monday, June 13, 2005

Forgotten Hopes

6/13/07

دیـریـست که دلـدار پـیـامی نـفـرسـتاد
نـنوشت کـلامی و سلامی نـفرستاد
صد نـامه فـرستادم و آن شـاه سـواران
پـیکی نـدوانـید و پـیـامی نـفـرستاد
سـوی من وحـشی صفت عـقـل رمـیده
آهـو روشی کـبک خـرامی نـفرستاد
دانست که خواهم شدنم مرغ دل ازدست
وز آن خط چون سلسله دامی نفرستاد
فریـاد که آن سـاقی شکر لب سرمسـت
دانست که مخمورم و جامی نـفرستاد
چـندان که زدم لاف کـرامات و مـقامات
هـیچم خـبر از هـیچ مـقامی نـفرستاد
حـافظ به ادب بـاش که واخواست نـباشد
گر شــاه پـیامی به غـلامی نـفرستاد