Sunday, December 21, 2008

Dreamland


گاه فکر می کنم چند دهه دیر رسیدم. مثل همه ی کارهای دیگر زندگی. شاید هم چند ده هزار سال دیر رسیدم. آرزوی من دنیایی ست که شمارش تا ده بود و پیشرفته ترین ماشینِ محاسبه چوب و ریگ. آرزوی من دنیایی ست که هیچ کتابی را بزرگتر از ۳ برگ نمی نوشتند و هیچ مساله ی مصنوعی نبود که هر کس نظری نوین برای بحث داشته باشد! حقوق بشر و سگ و خرس و اسب و شغال معنا نداشت؛ دنیایی که داستانها علمی تخیلی نبود و از زبان مادربزرگ شنیده می شد که از مادربزرگش شنیده بود. گرما و نور شبانه اش رقص آتش چوب بود که هزار چرخ میزد و هیچ مقاله ی علمی ای یکی را بررسی نمی کرد

11 comments:

Anonymous said...

دیر رسیدیم چند ملیارد سال همان روز که فقط خدا بود و هیچ نبود.
دیر رسیدم تا اول قصه یکی بود یکی نبود.
یا زود رسیدیم تا رستاخیز
بی‌موقع رسیدیم
چاکریم

Anonymous said...

It is a long time I have the same problem with the time I'm living in.... we should move back!!! the thought always kills me: I can never read all the novels written in this world :(

Anonymous said...

1, neveshtehato bi nahayat doost daram!
2, moddatiye be in natije residam ke adame kheyli bahali hasti!
3, :D

میم. ح. میم. دال said...

به نظر من این فرار، فرار از دنیای نوین و مصادیقش نیست. ده هزار سال پیش هم مردم فکر میکردند در دنیای نوین زندگی میکنند و مردم قبلتر ها ساده تر زندگی میکردند. با دیدن دنیای حال به این نتیجه میرسی که کاش از این دنیا فاصله داشتی و مسلما در آن فاصله و با آن زندگی ابتدایی جز اندک آدمهایی حاضر به زندگی با تو نخواهند بود. به نظر من این فرار فرار از توده آدمهاست

علیرضا said...

To Lighthouse: that's a different story! I don't want to read any novel; I want a warm voice telling them. I want to feel them. I want to live them. and obviously, not science-fiction ones!
.
به حانیه: نزدیکان مخالفند!
.
به میم.ح.میم.دال: فراری نیست. ۲۵ سال است که در کار کاغذ باطله ام. در زیرزمینی که تنها سوراخ رو به آسمان دودکش بخاری ست که سوسوی هر ستاره ای را سیاه می کند. در کجای تاریخ با توده ی آدمها چنین کرده اند؟

Anonymous said...

khob adama nazarate motefaveti mitoonan dashte bashan! :D

Anonymous said...

برادر موسی درداه ام بساط پر کرده ام فرستاده ام
منتظر فرعونم از بلاد کفر فرمان دهد درآییم

به دست بوس

حانيه said...

salam. kheyli vaghte khabari azat nist. weblog nevisi ro ham ke kollan gozashti kenar. chi kar mikoni? khoobi?

Anonymous said...

سلام.شما ميدونيد چطور ميتونم توي بلاگر آهنگ بذارم؟اگه ميدونيد بي زحمت جوابمو بدين

علیرضا said...

این روزها بیل می زنم زیاد. رسیدم به آب گل آلود. ولی انگار ماهی نداره. آبش شوره. دارم همچنان بیل میزنم تو آب گل آلود شاید به نفت رسیدم :دی

کامنت های ۲ ماه پیش رو الآن دیدم تازه. کلاً دیگه چیزی واسه نوشتن ندارم. انگار کسی هم حرفی واسه گفتن نداره. هر کس هم داشت یا ساکت شد یا روشو برگردوند که ما نشنویم دیگه!!ا

اگه اومدی اینجا و فکر کردی حرفی واسه گفتن داری لینک بده

To Anonymous: I hate the word "anonymous". Find your answer in Google. It's just 4 lines of html/jscript code.

Sara S said...

chera neminvisi dge? bill ro bezar kenar baba, naft be che dard mikhore. benevis yekam, ma ham bekhoonim delemoon shad she :(

blog eto doos dashtam..ziad :)