Thursday, January 17, 2008

Commercial Drive


در جایی که روزش تاریک است و شبها خورشید را در وسط آسمان می توان یافت
«مسیر بازرگانی» خیابانی است سراسر کافه های رنگارنگ
تعبیر رنگ، قهوه ای و زرد است
موسیقی قهوه ای است
و صدای ضرب آفریقایی زرد
بوی عودِ سرخ پوستی دلنشین می شود
و آواز مکزیکی از صدای بلندگوهای پِرویی، راه رفتن را آهنگین می کند
.
«مسیر بازرگانی» خیابانی است که تو را با موسیقی عربی به صندلی می بندند
تنها جایی که کتابها خواندنی، و فیلم ها دیدنی است
و سفیدی صورت اسکیموها چشم را آزار نمی دهد
جایی که مو زردها قلیان می کشند و عربها فارسی صحبت می کنند
و جایی که گدایی دریاچه ی قو را با چند سنت به تو هدیه می کند!ه
.
«مسیر بازرگانی» دیدنی است!ه

3 comments:

Anonymous said...

ساندویج قارچ و پنیر می خوری
سم می خوری
این غذای روح بزرگه
بله دیدنیه!

Anonymous said...

آری بوده ام.
بر خر مراد سوارم و می تازم که بودا هم اگر بود سوارش می شدم.

Anonymous said...

جای ما رو خالی کن قانع که ما جاتو خالی می کنیم