Sunday, January 21, 2007

See Emily Play


چقدر حال ميده در اوج اندوه خندیدن
در اوج عصبانيت آدامس جویدن و چارلی چاپلین نگاه کردن
در اوج خستگي گير دادن به يه مساله رياضي که حالتو به هم میزنه
در اوج فریاد استاد، گوشهارو گرفتن و تماشا کردن
.
حال میده با 4تا سرباز پیاده امید بستن به بردن بازی
.
.
با واقعيتها بازي می کنیم
واقعيتها هم با ما بازی می کنن
بازیش باخت نداره، نگران نباشید؛
حرکت اشتباه فقط بازی رو سخت تر می کنه!ه

7 comments:

Amin Be Good said...

واقعا که اندوه و خنده و عصبانیت و خستگی و تماشا و سرباز و واقعیت و اشتباه بازی را سخت کرده! ولی جدا حال می ده !!!

Mazhoo said...

چيزي كه به سختي به‌دست مي‌آد ، معمولن ارزش بيشتري داره! اما معمولن و نه غيرمعمولن
شاد زي

Mehdi - مهدی said...

I just saw your blog and I also saw my blog's link in yours,
About your post, I have to say that your pedestrian (hamoon sarbaze shatranj e to) is way better than any body's king. I know where you are and I know what you've got through so far, so shut the fuck up and get back down the business and stop being a chump!!! or I'll kick your tight ass.

Anonymous said...

va cheghaDr ham hal midE ke vaGheyaT ro bavar nakoniM...hamishe migAm...if i Could just iGnore the Truth...

Anonymous said...

آقا این با 4تا سرباز پیاده امید بستن به بردن بازی خیلی تیکه جالبی بود! این طوری به احتمال خوبی آدم می بره

علیرضا said...

آقا در مورد 4تا سرباز من درست صحبت کنید. بالقوه 4تا وزیرند؛ فقط یکی باید به آخر برسوندشون

Pegah said...

آره باهات موافقم. انتخاب بین اینکه در جواب یه شوخی که واقعا دوستانه بوده و من 100 برابر بدترشو هر روز با دوستام می کنم، و "هیچ ربطی به اون چیزی که فکر می کردین نداشته!"، بخندیم، یا با یه شوخی دیگه جوابشو بدیم، یا بدترین توهین هایی که می تونیم رو به طرف مقابلمون بکنیم.